مستأجر خدا

  • خانه 
  • متن های زیبا حجاب تاج بندگی 

داستان پند آموز

29 مرداد 1397 توسط سمانه شكاري

​? داستان کوتاه پند آموز
? مجلس میهمانی بود

پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود… 

اما وقتی ڪه بلند شد، عصای خویش را برعکس بر زمین نهاد..

و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل کامل نداشت…
? دیگران فکر ڪردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده…

به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت: 
پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟!
? پیر مرد آرام و متین پاسخ داد: 

زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود.
مواظب قضاوتهایمان باشیم…. 
چه زيبا گفتند:

برای ڪسی ڪه میفهمد

هیچ توضیحے لازم نیست 

و 

برای ڪسی ڪه نمیفهمد 

هر توضیحے اضافه است 
آنانکه می فهمند  عذاب میکِشند 

و 

آنانکه نمیفهمند عذاب می دهند 
?مهم نیست که چہ “مدرڪے” دارید 

       مهم اینه که چہ “درڪے” دارید…?
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
??

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

مستأجر خدا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس